ترنم

متن مرتبط با «مرا» در سایت ترنم نوشته شده است

جانا مرا چه سوزی چون بال و پّر ندارم خون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارم

  • جانا مرا چه سوزی چون بال و پّر ندارمخون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارمدر زاری و نزاری چون زیر چنگ زارمزاری مرا تمام ست چون زور و زر ندارمروزی گرم بخوانی از بس که شاد گردمگر ره بود بر آتش بیم خطر ندارمگر پرده های عالم در پیش چشم داریگر چشم دارم آخر چشم از تو بر ندارمنه نه تو شمع جانی پروانه ی توام منزان با تو پر زنم من کز تو خبر ندارمعالم پر است از تو غایب منم ز غفلتتو حاضری ولیکن من آن نظر ندارمعطار در هوایت پر سوخت از غم توپروانه چون نمایم چون هیچ پر ندارمگر به تو افتدم نظرچهره به چهره رو بروشرح دهم غم تو رانکته به نکته مو به موساقی باقی از وفاباده بده سبو سبومطرب خوش نوای راتازه به تازه گو بگودر پی دیدن رختهمچو صبا فتاده امخانه به خانه در به درکوچه به کوچه کو به کومی رود از فراق توخون دل از دو دیده امدجله به دجله یم به یمچشمه به چشمه جو به جو بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها